-خب اگه دیگه سؤالی ندارین من مرخص بشم.

-ممنونم آقای «فلانی» از تماستون، مزاحم شدیم.

-نه خواهش می‌کنم، موفق باشید.

-ممنون خداحافظ.

مادر: کی بود؟

پسر: 97.

مادر: کی؟

پسر: 97/ 92.

مادر: چی؟

پسر: رتبه‎ی 97 ریاضی سال 92، دانشجوی برق شریف، زنگ زده بود برا مشاوره.

مادر: ماشالا! واقعاً عجب نابغه‌هایی پیدا می‌شن، هم درس می‌خونن، هم درس می‌دن، هم مشاورن، هم ...

پسر: مامان منظورت به کسی خاصی که نبود؟

مادر: نه اصلاً!!! همین‌جوری کلی گفتم.

 

 نیم رخ زندانی+شماره اش

پ.ن:

1. کلی حرف آماده کرده بودم که پند و اندرز بارَت کنم، اما ترسیدم از اطناب مُمِل.

2. ایده این مطلب سرقتی است. از یک کتاب کنکور که نخواست نامش فاش شود.